-
::..جدول..::
سهشنبه 31 شهریورماه سال 1383 22:17
:: افقی: 1- چادر کشتی – شرط بستن 2- مخزن کالا – کالبد 3- ثروتمند – از سنگهای قیمتی – عدد منفی 4- نوعی یقه – زد و بند – درون دهان 5- ضمیر جمع – ساحل دریا – جانوری با پوست قیمتی 6- پی در پی – شهری در هندوستان 7- طرد و دفع – رهبر سیاسی 8- تخت .و سریر – از ورزشهای رزمی 9- سوار کار – وطن ما – ابر غلیظ 10- موجود افسانه ای –...
-
::..گل ها را مواظب باش..::
دوشنبه 30 شهریورماه سال 1383 23:13
باشد ولی این جادّه ها این جادّه های تشنه در رنج است این قریه های خسته دور از صحبت خوشبوی نارنج است حالا همین انسان که روزی تا صفای سیب ها می رفت در قبض و بسط لحظه ها؛ درگیر خواهش های بغرنج است دیری است آن الهام های تازه هم بر در نمی کوبند در این هبوط بی غزل علم نفس گیر و دم آهنج است این زندگی های ملال انگیز از عرفان و...
-
::..آمدی؛ حالا چرا ؟..::
یکشنبه 29 شهریورماه سال 1383 19:47
آمدی؛ جانم به قربانت؛ ولی حالا چرا ؟ بی وفا؛ حالا که من افتاده ام از پا؛ چرا ؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی؛ حالا چرا ؟ عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام؛ فردا چرا ؟ نازنینا؛ ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن؛ با ما چرا ؟ شور فرهادم؛ به...
-
::.. . . . ..::
دوشنبه 4 خردادماه سال 1383 21:12
از قاب عکس چشمهایم تا سیاهی چشمهایت هزاران فرسنگ حرف در راه است اما تو خوابی از کوره راههای تهی تا طراوت قاف هزاران سر بر دار است امـــــــــا... اوّلین قدم؛ دم به دم می ماند از میوه های نوبر درخت تا خواهش دستهایم خاری مانع است؛ آتشش بزنیم باهم...
-
::..خــاکــستــــــــر..::
دوشنبه 17 فروردینماه سال 1383 20:32
بنگر آن حوری سیاه سپید نه همه پاک جسم او نه پلید ساخته در وجودخویش پدید نیمه ای یاس و نیمه ای امید آتـش او را قـرین و همبستر همسر خاک و نام خاکستر همه شب در کنار یار نخفت نازنین راز چشم بد بنهفت چون ز آتش یکی سخن نشنفت بامدادان باو چنین می گفت اندکی سر گذشت من بشنو بس حقیرم مبین و تند مــــرو من درخت تناوری بودم رایت...
-
::..GAME..::
پنجشنبه 6 فروردینماه سال 1383 17:52
-
::..پـــژواک هـا..::
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1383 19:41
بر بالای سرم؛ در آسمان مرغ دریایی بی حرکت آویخته است. و در اعماق آب های خروشان در هزار توهای مرجانی پژواک موجی در دوردست مواج از میان ماسه ها می آید و همه چیز سبز است و زیر آب هیچکس خشکی را به ما نشان نداد و هیچکس از چراها و کجاها خبر ندارد و چیزی خیره سرانه می کوشد و به سمت نور بالا می خزد. غریبه ها در خیابان می...
-
::..حادثــــــــه تـــــنـهایــی..::
پنجشنبه 7 اسفندماه سال 1382 18:14
به ارتفاع نگاهم حادثه ها چقدر زیبایند ! چونان ستاره ای که چشمک می زند دوباره آغاز را می خواهم آسوده کنار تنهایی حادثه تو را ورق بزنم که این سکوت؛ بغضم را به دل راه نمی دهد همیشه یک نفر درون من می جوشد همیشه نفر گامهای مرا می رود درون این تنهایی دوباره یک نفر مرا عاشق ست ! چکونه به خویشتن و تنهایی بیارامیم حالا که بی...
-
:..Happy Valentine's Day..::
دوشنبه 27 بهمنماه سال 1382 18:22
-
::..جدول علمی ۱..::
دوشنبه 27 بهمنماه سال 1382 17:44
::..افقی 1- مخترع تلفن – خدمتکار زن 2- علامت مفعول – اختراع معروف قرن بیستم – سودای ناله 3- منسوب به مکه – ردیف – مروارید – نوعی یقه 4- تکیه کردن – نوعی فارسی – امر به اراستن 4- تکیه کردن – نوعی فارسی – امر به اراستن 5- ملیت براندنبرگ مخترع سلوفان در 1900 – بهره و سود 6- جنس خشن – کدر – بمبش را اوپنهایمر اختراع و...
-
::..لعنت..::
دوشنبه 13 بهمنماه سال 1382 18:01
اه اه اه... اینم شد بلاگر !!! لعنت بر تو که ساختیش ! خاک بر سرت کنم . ...zzzZZZzzz...
-
::..Yahoo! Messenger..::
چهارشنبه 10 دیماه سال 1382 10:47
-
آرام بخواب ...
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 11:37
کوچک نازنینم ... آرام بخواب ... اینجا دیگر زمین نمی لرزد... به تو قول می دهم آرام تر از دیروز برایت لالایی بخوانم ... کوچک مهربانم ... دستان کوچک یخ کرده ات ، زیر آوار دیوار شب دیگر آرام آرام است ، و قلب من ، میان آوار سینه ام تند تند می تپد ... آرام که بخوابی ، قول می دهم صدای هق هقم آنقدر آرام باشد ، تا که سکوت بی...
-
::..آخرین تصاویر از حادثه بم..::
دوشنبه 8 دیماه سال 1382 20:59
-
::..تسلیت به تمام ایـرانیـا..::
یکشنبه 7 دیماه سال 1382 19:44
شب بود و شمع بود و من بودم و غم شب رفت و شمع سوخت و من ماندم و غم الان اومدم که یه تبریک برای کریسمس بنویسم که چشمم به اخبار یاهو در مورد زلزله ی استان کرمان خورد؛ این فاجعه رو به تمام ایرانیا تسلیت می گم .
-
::..کتاب عمر..::
پنجشنبه 4 دیماه سال 1382 10:47
اسیر سایه دیوارای زندانم ز هرچه کرده دلم پیش از این پشیمانم در این زمان که پریدن گناهِ چلچله هاست دگر درون قفس بی نفس نمی مانم طلوع آبی پرواز خوش را ای عشق من از کتیبه پیشانی تو می خوانم بیا چو ابر بر این خشکسال و هم ببار که چون کویرم و چشم انتظار بارانم کتاب عمر مرا فرصت مروری نیست که تا نگاه کنی می رسی به پایانم ....
-
::..جدول کلاسیک..::
سهشنبه 2 دیماه سال 1382 11:06
::..افــقــی 1- پایتخت بهاری هخامنشیان – در حال گریختن 2- پشتیبان – دیکتاتور انگلستان – مقابل 3- اجداد – کتاب آسمانی مسلمانان – نام ترکی 4- اسب چاپار – همکاری – اغاز 5- هرگزنه – قسمت پائین لباس – سرکش و متمرد – نفس خسته 6- سنگ طلق – رفتگر 7- وقت و هنگام – زادگاه سراینده بوی جوی مولیان – در گرانبها 8- نمو – مرکز ایالت...
-
::..پر محبّت می رویم..::
دوشنبه 1 دیماه سال 1382 13:37
رفتن نیرو می خواهد. حتی آب هم نمی تواند راکد باشد. می پیچد در خود و دانسته یا نا دانسته می رود؛ حتماً رو به جلو. باد و جاذبه زمین و کشش؛ آب را به جلو می رانند. امّا آب نه می داند کجا می رود و نه می داند چرا می رود. شاید یک فرق آب با بشر باشد؛ شاید. رفتن نیرو می خواهد. پر خروشترین هیجانات بشری دانسته یا نادانسته از...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 آذرماه سال 1382 19:18
مگر می شود که وقت شعر گفتن اشکی از چشمان من سرازیر نشود و با آن سیلی از اشک را برروی کاغذ راه نیندازد کاغذ های خیس و خودکاری پر از جواهر برای نوشتن یک بیت شعر کافیست فقط باید دلی عاشق و امیدوار داشت با بودن این دو همه چیز به دست خدا درست می شود خدایا کاش می شد که چند بیت را برای تو ای بی همتا بنویسم ولی افسوس نمی شود...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 آذرماه سال 1382 11:29
بنویسید که او قدرت فریاد نداشت آه می کرد ولی جربزه فریاد نداشت *** بنویسید که آن در به در بی تیشه غیرت عشق جسورانه فرهاد نداشت در قفس زاده شد و عاقبت آنجا پوسید *** گله از محبس و از گینه صیاد نداشت هیچ کس در دو جهان در غم او گریه نکرد مـــــــهر مــــــــــادر؛ نفس گرم پــــــــــدر یاد نداشت .
-
::..حکایتی از حماقت های مدرنیته!!..::
چهارشنبه 12 آذرماه سال 1382 09:45
این روزها سخت میخ این حماقت های روز مره شده بود. از در و دیوار ،بوی تعفن و گند ولای جمع احمق ها، بد جوری راه نفس کشیدن یک هوای تازه را بر او حرام می کرد. مجبور می شد ساعت ها برای شیر فهم کردن حرفی بسیار ساده و کاملا طبیعی، هزار جور دری وری و حرف مفت را به دل و جان بشنود. ساعت ها سعی کند تا این هیولای کهف رفته را از...
-
خسته شدم !!!
سهشنبه 11 آذرماه سال 1382 11:16
-
:: .. بــــازی !!! ..::
یکشنبه 9 آذرماه سال 1382 13:01
سرعت دستتون رو روی کی برد تست کنید . امیدوارم که خوشتون بیاد .
-
::..تو دو رنگی..::
یکشنبه 18 آبانماه سال 1382 10:30
-
::..شبِ بــــــــا ر ا نــــــــی..::
پنجشنبه 15 آبانماه سال 1382 11:15
شب بارانی ست . و هوایی سرد و مه آلود. کوچه خالی مردمان خاموش کسی حرفی نخواهد زد تنها؛ سکوت حاکم بود نگاه ما همه خیده به شمعی بود که همچنان می سوخت تا روشنی بخشد؛ شب خاموشی ما را ناگه صدای غرش رعدی سکوت مبهم ما را بشکست و بعد از آن؛ با دلی افسرده می گوید: شب تلخی ست. و من احساس می کردم
-
:: یــــه بازی توپ فلش !!! ::
جمعه 25 مهرماه سال 1382 21:31
اینم یه مدل فوتبالِ دیگه ! کیلیک لطفاً -> کــــــــــیــــــــــلـــــــــیــــــــــک <-
-
:: انـــدرز هـــای کــو چــو لــؤ زنـــدگـــی... ::
دوشنبه 21 مهرماه سال 1382 09:38
کیلیک لطفاً -> کــــــیــــــلــــــیــــــک <-
-
:: زن زنـدگـی شمـا کـدوم ایـنـاست؟ ::
شنبه 19 مهرماه سال 1382 19:19
زن مدل هارد دیسک: همه چی یادش میمونه، تا ابد زن مدل رم (RAM): از دل برود هر آن که از دیده برفت! زن مدل ویندوز: همه میدونن که هیچ کاری رو درست انجام نمیده، ولی کسی نمیتونه بدون اون سر کنه زن مدل اکسل: میگن خیلی هنرها داره ولی شما فقط برای چهار نیاز اصلیتون ازش استفاده میکنین زن مدل اسکرین سیور: به هیچ دردی...
-
:: عکس از کـــــریـــــس دی بـــــرگ ::
شنبه 19 مهرماه سال 1382 10:38
http://www.chris-de-burgh.co.uk
-
:: کـــــوچـــــه عـشق ::
پنجشنبه 17 مهرماه سال 1382 13:16
با تــو رفتن من در تنهایی می گریم و امروز بی تـو آینـه فریادیـست و پـایـیـز حـرف دل ناامیـدهاست گوش کـن نـاله های بـاد را می شنوی و صدای شکستن دلـی انـدوهگیـن را پس بیـا در کـوچـه عـشقـمان قـدم بگذار که بـاز نـقـش بنـدد تصویـری از نـگـاهـامـان بیـا که قـفل سکـوت را در هم شکنیـم بـا من حــرف بــزن هر چنـد که...